دیشب تصمیم گرفتم مثل یک شهروند محترم برم زود عوارض ماشینم رو بدم
ساعت '8:39 شهرداری منطقه
می پرسم مسؤوول قسمت خودروها کیه؟
میگن آقای ح
میرم سمتش کارمندی کثیف با لباسهای چرک و چروک پشت میز نشسته و دستش تا آرنج توی دماغشه
من : سلام
کارمند( با لهجه ای دهاتی): چی میخوای؟
من: با اجازتون اومدم عوارض ماشینم رو بدم
کارمند: کارت
کارت ماشین رو میدم خدمتشون و با دستهای استریلش میگیرتش و محتویات دماغش رو می ماله بهش
کارمند: به اسم کیه؟
من: اگه نگاه کنید همه ی مشخصات رو کارت هست
با هزار بدبختی و زحمت موفق میشه وارد نرم افزار بشه
کارمند: حالا چی میخوای؟
من: عرض کردم خدمتتون اومدم عوارش ماشینمو بدم
کارمند: آها
تو( نه شما ) سال 83 و 85 رو ندادی الان میشه حدود سی هزار تومن
من: اگه ندادم پس چطور سالهای 84 و 86 و 87 ازم گرفتین؟
کارمند: من نمیدونم همینه که هست کامپیوتر که اشتباه نمیکنه!!
من که توی ادارات مختلف انواع بلاها سرم اومده همیشه آرشیوی از فیشهای پرداختی پیش خودم نگه میدارم.
فیش سالهای 83 و 85 رو درآوردم و دادم دستش و گفتم دیدی اشتباه شد.البته مشکل از این بیچاره نیست اپراتور یک در میان زده
فیشها رو گرفت و ثبت کرد
دوباره زد و مبلغ امسال صادر شد
12300 تومن
من: مگه چند درصد گرون شده؟ پارسال که 7400 بوده!
کارمند کمی به خودش فشار میاره و مثلا فکر میکنه و میگه:
خب شما سالهای قبل کم دادین
خنده ام میگیره........بهش میگم پدر جان سالهای قبل که همون مبلغی رو دادم که خودتون بهم فیش دادین خب اول کمی فکر کن بعد حرف بزن
نمیتونه جواب بده صداش میره بالا خب کم دادین من چیکار کنم
دیگه نمیتونم تحمل کنم سرش داد میزنم خاک بر سر من که توی این مملکت موندم و باید با تو عمله سر و کله بزنم... آخه آدم قحطی بود که تو رو گذاشتن اینجا
یه ارباب رجوع نادان برمیگرده و میگه آقای مهندس یکی دو تومن که چیزی نیست ایقدر خودتو عصبی میکنی!!
( خدایا من چه گناهی مرتکب شدم که منو اینجای دنیا تبعید کردی؟؟؟)
بر میگردم بهش میگم مردک اولا من دارم با کارمند اینجا حرف میزنم نه تو، ثانیا آخه نادان مساله دو سه هزار تومن من که نیست.........اینا تو پاچه ی همه میکنند ، میدونی چند تا خونه و ماشین توی این شهر هست؟......اگه سر همه کلاه بذارن میدونی چه پول اضافه ای میره تو حساب شهرداری؟........توی این مملکت بی صاحاب کی جواب میده؟.......یه آدم گردن کلفت همشو میل میکنه
ارباب رجوع احمق به فکر فرو میره و دیگه حرفی نمیزنه
کارمند بغلی که شاهد ماجراست میاد و میگه آقا ببخشید شما بفرمایید من خودم رسیدگی میکنم
فیش ها رو دوباره میگیره و یه نگاه میندازه
کارمند دوم: آقا شرمنده همکار من به جای 7400 زده 4700 و بجای 6400 زده 4600 پیش میاد شما ببخشید
من: موندم چی باید بگم؟.... فقط زل میزنم بهش
.............................................................
پی نوشت 1: کلی از همکلاسهای من مهندسین بیکار هستند نمیگم همه لایق اند ولی خنگ هم نیستند
پی نوشت 2: با این وضعیت طبق برنامه در بیست سال آینده یک ابر قدرت منطقه ای و جهانی خواهیم بود
پی نوشت 3 : دمکراتیزه کردن اگه در همه ی جهان باعث بهبود وضعیت میشه در ایران وضع رو بدتر میکنه که بعدا توضیح میدم چرا؟
وبلاگت رو دوست دارم
امروز این دومین باری بود که اتفاقی دیدمت و اومدم
فقط یه حالی بده این تایتل وبلاگتو عوض کن آدم روش بشه لینکت کنه هر روز سر بزنه!:دی
شاد باشی